نوشته های تازه

متخصصان مرکز

نیاز به قدرت

قدرت

 

اگر در بین نیازهای انسانی، متمایز و مشخص وجود داشته باشد، آن نیاز، نیاز به قدرت است.

بعضی از حیوانات رده بالا ، به عنوان بخشی از نیاز خود به بقا و زنده ماندن، خواهان عشق هستند.

اکثر آنها نیز اختیار ، می خواهند و حداقل در خردسالی، بازیگوش و ظاهراً دنبال یادگیری و تفریح هستند.

ولی قدرت به معنایی که آدمها ، خواهان آن هستند ـ یعنی قدرت بـرای قـدرت – ظاهراً خاص بشر است.

حیوانات وقتی پرخاشگر می شوند، که تهدید شـده باشند ،یا بخواهند رابطه جنسی برقرار کنند،  و برای خودشان ،یا بچه های خود دنبال غذا باشند.

اما پرخاشگری آنها ،برای ادامه حیات ،و زنده ماندن است ،نه بـرای کسب قـدرت.

آنها در صـورت کـافی بودن غـذا ،و تحریک نشـدن هورمونها ،یا نداشتن بچه های کوچک گرسنه، پرخاشگری نمی کنند.

ما انسانها، تنها حیوان قـدرت مدار، و قدرت طلب هستیم 

و همین نیازمان به قدرت است، که از همان ابتدا، جای بقا را می گیرد، و بر زندگی ما سایه می افکند.

خیلی از آدمها، علی رغم ایـن کـه صـاحب هـمه چیز هستند، ولی لذت به دست آوردن را ول نمی کنند.

این در حالی است ، که به دست آوردن آنها ، به معنای محروم شدن دیگران است.

این فزون خواهی در قدرت، حتی به دوستی های بلندمدت ،و قدیمی هم لطمه می زند.

دوست ماندن ،با کسی که بنده جاه و مقام شـده، دشـوار است.

این احساس، در بسیاری از آدم هـا، سیری ناپذیر می شود.

ما می خواهیم برنده شویم؛

کارها را اداره کنیم؛

حرف خود را به کرسی بنشانیم؛

و به دیگران بگوییم چه کار کنند،

و ببینیم آیا آن کار را میکنند، و آن را همان طور که ما دوست داریم، انجام می دهند.

خیلی از آدمها در جریان قدرت طلبی،  به هر کاری رو می آورند، و مرتکب هر رفتاری می شوند.

حتی ممکن است

زندگی زناشویی ،و روابط شان با فرزندان و پدر و مادر خود را ، زیر پا بگذارند یا رقیب تجاری خود را ،نابود کنند.

آدم هـای قدرت طلب، ممکن است ،مرتکب جنایت شوند.

در جامعه ما ،که مبنایش کنترل بیرونی است، این قدرتمندان هستند که واقعیت را تعریف میکنند ، حتی اگر تعریف آنها،  به ضرر دیگران باشد.

برای مثال، در مدارس معلمانی وجود دارند، که معتقد به رد کردن دانش آموزان هستند.

یکی از دلایل افقی بودن ،خط پیشرفت انسانی در نمودار فصل اول، با شکست، مواجه کردن کودکان است، که برخورد توأم با سوءرفتار، و مبتنی بر قدرت است.

قدرت فی نفسه، نه خوب است، و نه بد ؛

بلکه خوب یا بد بودنش، به تعریف آن و نحوه کسب، و استفاده از آن بر می گردد.

اولین بار در دوران طفولیت، اسیر نیاز به قدرت می شویم؛

یعنی زمانی که می بینیم،  پدر و مادر یا دیگران، به خواسته های ما توجه می کنند.

قدرت در نوجوانی باعث می شود، از محدوده تلاش برای زنده ماندن، و جلب محبت دیگران ،فراتر برویم.

در این دوران ، هر کاری را براساس سلسله مراتب قدرت ،انجام می دهیم.

جنگ قدرت بر موقعیت اجتماعی، محل سکونت و زندگی، لباس پوشیدن، نمرات، برد، ثروت، نژاد، تـوان، فیزیک، اندازه پستانها و عضلات دوسر، ماشین، غذا، مبلمان، آمار بینندگان تلویزیون و خلاصه هر وچیز دیگری سایه می اندازد.

عده ای در جامعه ما با پایین کشیدن دیگران سعی می کنند خود را بالا بکشند.

البته بسیاری از قدرت طلبان، درصدد حفظ مصالح عمومی هستند.

ما دنبال چیزهایی هستیم ،که در ما احساس قدرتمند بودن ، ایجاد می کنند ، و همزمان به دیگران کمک میکنند.

در بازی گلف، بلندتر کردن چوب گلف، یا انداختن توپ داخل سوراخ، به کسی لطمه نمی زند.

پزشکی که ، جان یک انسان را نجات می دهد، یا شیوه درمانی جدیدی را، ابداع میکند

اگـرچـه احساس قدرت می کند، ولی به دیگران کمک می کند.

در تدریس، معلمان به دنبال ،موفقیت شاگرد خود، احساس قدرت میکنند.

اگر کتاب من بتواند به مردم کمک کند (نظریه انتخاب -ویلیام گلاسر )خوشحال می شوم ،و احساس اقتدار میکنم.

 

خوشبختانه در جامعه ثروتمند، و تا حدودی دموکراتیک آمریکا، تقریباً همه به قدرت دسترسی دارند، و بیشتر آدم ها از قدرت خویش، رضایت دارند.

البته همه به اندازه سیاستمداران، یا ثروتمندان خواهان قدرت، نیستیم.

ولی حداقل خواهان کسی هستیم ،تا به حرف ما گوش بدهد.

وقتی کسی ،به حرف ما گوش نمی دهد، احساس ضعف و ناتوانی میکنیم؛

همان احساسی که ، وقتی در یک کشور خارجی هستیم ،و می خواهیم اطلاعات کسب کنیم، ولی هیچکس ،به زبان ما حرف نمی زند، در ما ایجاد می شود.

در دنیای متکی به نظریه انتخاب، آدمها بدون آن که، بخواهند حرف آخر را بزنند، به حرفهای دیگران گوش می دهند.

تاثیر زور در روابط خصوصی،  آدم قدرتمند هـمان تاثیر زور، در روابط خصوصی آدمهای دیگر است، ولی چون قـدرتمند ،خیلی از زور استفاده میکند، گاهی عملاً به زندگی زناشویی، و خانوادگی خودش لطمه می زند.

سابقاً مردان قدرتمند، با زن خود می ماندند ،ولی به او خیانت می کردند.

اما امروزه بسیاری،  از آنها زن خود را طلاق می دهند، و وانمود نمیکنند زندگی مشترک موفقی دارند.

امروزه چون قانون ، بیش از پیش از زنها حمایت میکند، زنان ناراضی، بیشتری شوهران قدرتمند خود، را طلاق می دهند.

در نتیجه قدرتمندان، بیش از هر کس دیگری، برای خوشبختی و شادمانی به نظریه انتخاب نیاز دارند.

رو آوردن آنها به نظریه انتخاب، با توجه به قدرت آنان ، می تواند برای کل جامعه مفید باشد.

در جامعه مبتنی بر نظریه انتخاب ، که در آن کنار آمدن ،با دیگران مهم است، زورگویی به دیگران ، کمتر اتفاق می افتد.

در چنین جامعه ای، دلیل چندانی برای قضاوت کردن، یکدیگر باقی نمی ماند، و آدمها بیشتر درصدد حل اختلاف ها هستند.

قدرتمندان، هم در می یابند که در کنار آمدن ، با دیگران قدرت بیشتری هست،  تا در سلطه راندن، بر دیگران.

یکی از خصوصیات ، چنین جامعه ای این است که ،کنار آمدن با نیاز خود به قدرت را ، یاد می گیریم.

این جامعه دور از دسترس نیست ، به شرط آن که روان شناسی خود را ، عوض کنیم.

(برگرفته از کتاب نظریه انتخاب )

برای دریافت مشاوره فردی

برای درمان افسرگی به لینک زیر مراجعه کنید:

روان درمانی

برای مطالعه بیشتر :

بر روی عنوان های زیر کلیک کنید :

انتخاب رشته آگاهانه وهوشمندانه

پکیج و فرایند مشاوره انتخاب رشته کنکور

 مطالعه شرایط پزشکی تعهدی

مطالعه نکات مهم انتخاب رشته

شرایط-اختصاصی-دانشگاه-فرهنگیان

پکیج و فرایند مشاوره انتخاب رشته کنکور

جهت  دریافت وقت مشاوره تحصیلی

(برای انتخاب رشته درست، و اصولی زیر نظر کارشناسان مرکز فرح بخش )

به صفحه زیر مراجعه کنید: 

مشاور تحصیلی

دسترسی به پیج اینستاگرام مرکز

تهران، ضلع شمالی مترو صادقیه، خیابان ولیعصر، کوچه هفتم، پلاک ۲، ساختمان آریا، طبقه اول، واحد۳

nextpay_trust_logo

کلیه حقوق این سایت متعلق به
مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره فرح بخش
می باشد