نوشته های تازه

متخصصان مرکز

موضع تدافعی گرفتن،در رابطه

موضع تدافعی گرفتن

افرادی ،چون تام و سالی ،معمولاً نمی دانند، چگونه در برابر، نادیده گرفته شدن ها ،یا خرده گیری ها، از خود مراقبت کنند.

هنگامی که، آنها بر اساس، معیارهـای خـود ـ مثلاً علاقه ،به اثبات عقیده خود، یا موضع گیری، در برابر رد عقایدشان، یا ریشخند، و تمسخر دیگران ـ سعی می کنند ،مقصود خود را ،به طرف بفهماننـد، حرفشان را ،در پرده ابهـام، می پوشانند، و در نتیجه، احتمال سوءبرداشت ها ،بیشتر می شود.

چنین ،موضع گیری هـائی، مانع دریافت صحیح پیام، می شود:

و در نتیجه، حرف طرف مقابل، درست فهمیده نمی شود.

نگرانی ،از رد شدن، یک عقیده خاص، یا درخواستی ویژه، بر موضع گیری، تدافعی شخص، می افزاید.

چنین ،موضع گیری اشتباهی، در قضیه تام ،و سالی نه تنها، بر ابهامات انتقال،اآنها افزود، بلکه انتقال پیامهای پنهان، آنها را هم دشوارتر، کرد.

در گفتگوی زیر، موقعیت تام و سالی،عوض شده :

و تام ،در موضع آسیب پذیری، قرار گرفته، است.

تام: آیا تعطیلات آخر هفته، به دیدن مادرم ،می رویم؟

سالی: فکر نمی کنم ،من خیلی کار دارم،که باید انجام بدهم.

تام: (عصبانی )،تو هیچ وقت دوست نداری، مادر مرا ببینی.

در این گفتگو، سالی تصور کرد، تام فقط می خواهد، نظر او را بداند، نه اینکه چنین درخواستی ،دارد و متوجه پیام اصلی تام،

که می خواست بگوید:

«دلـم مـی خـواهـد ،تعطیلات آخر هفته، به دیدن مادرم، بروم.» نشد.

تام که ،خواسته اش را صریح، مطـرح نکرده بود، هنگامی که سالی ،درخواستش را رد کرد، عصبانی شد ،و تصمیم گرفت او را ،سرزنش کند.

البته،در پس پرده ،رابطه سالی و تام، مشکلات بسیار پیچیده تری، از شیوه های

تدافعی، و مبهم ارتباطی ،آنها وجود دارند.

صحبتهای، سالی درباره دعوت، اسکات هـا مشکل پنهانی، او را نشان می دهد،

گرفتاری، اصلی سالی ،این است که، احساس می کند:

 

در ارتباطات اجتماعی، نسبت به تام ،از محبوبیت کمتری، برخوردار است، و حالامی خواهد، ثابت کند که، او هم می تواند، مثل تام محبوب ،دیگران باشـد، اما از سوئی ،موضع گیری تدافعی، هم دارد، چون می ترسد، تام تلاش های او را، برای ساختن ،چنین تصویری ،از خود عقیم بگذارد.

از سوی دیگر:

تام ،حرف های سالی را، نشانه ای از رقابت، با خودش می داند،

(و این نیاز را، با خواستنی تر، جلوه دادن خودش، نسبت به او ،نشان می دهد)

و احساس می کند، باید «او را سر جایش بنشاند».

در گفتگویی، که درباره مـادر تام ،بین آن دو پیش آمد، سالی می خواست، با نادیده گرفتن، خواسته ضمنی تام، قدرتش را ،به رخ او بکشد ،و در نتیجه او را وادار کند، تاوان پس بدهد.

هرچند ،چنین تصوراتی، بر یک رابطه، تأثیر ناخوشایندی می گذارند.

پیوند ،زن و شوهر معمولاً، آن قدر قوی هست، که بتواند ،این کش و قوس ها را، در خود جذب ،و حل کند.

تام و سالی، واقعاً از مصاحبت هم ،خیلی لذت می بردند، و یکی از نقاط قوت، رابطه آنها، در سالهای نخست، این بود که، صحبت کردن، با یکدیگر برایشان، خوشایند بود، اما وقتی سوء تفاهم ها ،زیاد شدند ،

و رابطه به صورت ناخوشایندی ،درآمد، گفتگوی آنها با یکدیگر، هم پر از اتهام زنی، و خرده گیری شد ،و حتی لذت گفتگو، با یکدیگر را، هم از دست دادند ،و پیوند آن دو، سست شد.

در ایـن شـرایط، موضوعات پیش پا – افتاده ای، که خیلی راحت می شد، آنها را حل و فصل ،کرد.

به خاطر نداشتن، صـراحت و موضع گیری تدافعی، در «ارسال پیام» از یک سو و «گوش شنوا نداشتن» برای دریافت آن، از سوی دیگر، منشاء اختلافات شدید، شدند.

مسائل، سالی و تام آن قدرها، مشکل نبودند که نشود، آنها را حل کرد.

آنها، فقط باید حرفشان را، رک می زدند، و بی پرده، و صریح، بحث کردن را، تمرین می کردند.

اگر آنها ،در ابتدای امر این تمرین را، در حضور مشاور ،انجام می دادند، بعدا می توانستند ،این کار را بدون کمک او، ادامه بدهند.

 

 

بازگشت به سایت

دسترسی به کانال مرکز

دسترسی به پیج اینستاگرام مرکز

 

تهران، ضلع شمالی مترو صادقیه، خیابان ولیعصر، کوچه هفتم، پلاک ۲، ساختمان آریا، طبقه اول، واحد۳

nextpay_trust_logo

کلیه حقوق این سایت متعلق به
مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره فرح بخش
می باشد